بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
این روزها هرکسی دیده مرا میگوید:"بیخیال شو" چه میدانند که تو خیالم برده ای خیلی وقت است!!!
برای چشمانم نمازباران بخوان....!!!!!بغض کرده است اما نمیبارد..........
ادمها دروغ نمیگن چیزی که میگن صرفا بیان احساسشون تو همون لحظست...که نباید روش حساب کرد...
گفتہ بودے كہ عشقمو پاے هوس نميبرے ... گفتے تو آغوش كسے نفس نفس نميزنے ... اما صداے نعره هات بہ گوش آسمون رسيد... با لحن تيز خنده هاش رو رگ آبروم كشيد...
خیلی ســـــخـــتــه سراغ کسی که برات عزیزه رو ازت بگیرن ... ندونی چی بگی ،سرتُ بندازی پایین ... می دونی نیستش ... بغض گلوتُ بگیره ... بگی ... ایــــــــــ... خوبه..!!
نمیدانم چرا وقت دیدنت زبانم میگیرد نمیدانم چرا وقت دیدنت احساس میکنم دوباره متولد شده ام نمیدانم چرا وقت دیدن چشمانت احساس میکنم دنیا از آن من است نمیدانم ...
کاش میشد خدا رو کشید کنار تو گوشش بگی: "میشه بعضیا رو برگردونی"
تورو من عاشقانه وار دوستت داشتم تورو من در حد مرگ و جنون دوستت داشتم تورو من مثل مردای واقعی مردانه وار دوستت داشتم نور چشم ...تو را من
کاش سزای تنهای مرگ بود آن وقت کسی از ترس جانش کسی راتنها نمیگذاشت.........
نمی دانم مشکل از کجاست؟ از بغض یا کاسه........این روز ها زیاد لبریز می شود.....
" ســـــــــــــکـــــــــــــــــوتــــ مـــــــــــن " من بازمانده غذارو نمیخورم! چه برسه به بازمانده احساس... پس برو...!
از آدمها دلگیر نشو نیش زدن طبیعت شونه سال هاست که به هوای بارونی می گن: خــــــراب... !!!!
خوش به حال انار ها و انجیر ها... دلتنگ که می شوند میترکند...
اگه این زندگی باشه اگه این سهمم از دنیاست من از مردن هراسم نیست یه حسی دارم این روزا که گاهی با خودم میگم شاید مردم حواسم نیست
بعضیارو باید تو جوب شست تا لجن ها هم خوشحال شن کــه کثیف تراز خودشونم هست !
گاه نمیدانم چه پیامی رابهانه کنم تاازحال آنکه جانم بااوست آگاه شوم...اینبارکه دلتنگی رابهانه کردم...فرداراچه کنم؟؟؟
این روزها هرکسی دیده مرا میگوید:"بیخیال شو" چه میدانند که تو خیالم برده ای خیلی وقت است!!!
برای چشمانم نمازباران بخوان....!!!!!بغض کرده است اما نمیبارد..........
ادمها دروغ نمیگن چیزی که میگن صرفا بیان احساسشون تو همون لحظست...که نباید روش حساب کرد...
گفتہ بودے كہ عشقمو پاے هوس نميبرے ... گفتے تو آغوش كسے نفس نفس نميزنے ... اما صداے نعره هات بہ گوش آسمون رسيد... با لحن تيز خنده هاش رو رگ آبروم كشيد...
خیلی ســـــخـــتــه سراغ کسی که برات عزیزه رو ازت بگیرن ... ندونی چی بگی ،سرتُ بندازی پایین ... می دونی نیستش ... بغض گلوتُ بگیره ... بگی ... ایــــــــــ... خوبه..!!
نمیدانم چرا وقت دیدنت زبانم میگیرد نمیدانم چرا وقت دیدنت احساس میکنم دوباره متولد شده ام نمیدانم چرا وقت دیدن چشمانت احساس میکنم دنیا از آن من است نمیدانم ...
کاش میشد خدا رو کشید کنار تو گوشش بگی: "میشه بعضیا رو برگردونی"
تورو من عاشقانه وار دوستت داشتم تورو من در حد مرگ و جنون دوستت داشتم تورو من مثل مردای واقعی مردانه وار دوستت داشتم نور چشم ...تو را من
کاش سزای تنهای مرگ بود آن وقت کسی از ترس جانش کسی راتنها نمیگذاشت.........
نمی دانم مشکل از کجاست؟ از بغض یا کاسه........این روز ها زیاد لبریز می شود.....
" ســـــــــــــکـــــــــــــــــوتــــ مـــــــــــن " من بازمانده غذارو نمیخورم! چه برسه به بازمانده احساس... پس برو...!
از آدمها دلگیر نشو نیش زدن طبیعت شونه سال هاست که به هوای بارونی می گن: خــــــراب... !!!!
خوش به حال انار ها و انجیر ها... دلتنگ که می شوند میترکند...
اگه این زندگی باشه اگه این سهمم از دنیاست من از مردن هراسم نیست یه حسی دارم این روزا که گاهی با خودم میگم شاید مردم حواسم نیست
بعضیارو باید تو جوب شست تا لجن ها هم خوشحال شن کــه کثیف تراز خودشونم هست !
گاه نمیدانم چه پیامی رابهانه کنم تاازحال آنکه جانم بااوست آگاه شوم...اینبارکه دلتنگی رابهانه کردم...فرداراچه کنم؟؟؟
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}